جدول جو
جدول جو

معنی تار ماشو - جستجوی لغت در جدول جو

تار ماشو
شب تاریک
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ)
دانۀ موی. تای مو، مجازاً، خیلی باریک. نزار: بعیادت پیش وی رفته بودم او را یافتم چون تار مویی گداخته. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 459).
- مثل تار مو، خیلی باریک و نزار
لغت نامه دهخدا
تصویری از تار مار
تصویر تار مار
زیر و زبر پریشان و پراکنده
فرهنگ لغت هوشیار